پوارو پرسيد: جناب دكتر مورلي تشريف دارند؟ هركول پوارو در تمام اين مدت‏ خدا خدا مي‌كرد كه مثلا دكتر مورلي بنا به دلايلي آن روز به مطب نيامده باشد يا تصميم گرفته باشد آن روز مريض ديگري نپذيرد يا مثلا سرماخورده و حال و حوصله‌ي دندان كشيدن نداشته باشد. متأسفانه دعاهاي پوارو مستجاب نشد. پسرك خودرا عقب كشيد و پوارو را به داخل دعوت كرد و در را بست. پوارو فهميد كه سرنوشت آن روز سرسازگاري با او ندارد.