درباره‌‌ی دیوان حافظ (فارسی اسپانیایی)

اي دل به کوي عشق گذاري نمي‌کني اسباب جمع داري و کاري نمي‌کني چوگان حکم در کف و گويي نمي‌زني باز ظفر به دست و شکاري نمي‌کني اين خون که موج مي‌زند اندر جگر تو را در کار رنگ و بوي نگاري نمي‌کني مشکين از آن نشد دم خلقت که چون صبا بر خاک کوي دوست گذاري نمي‌کني ترسم کز اين چمن نبري آستين گل کز گلشنش تحمل خاري نمي‌کني

آخرین محصولات مشاهده شده