درباره‌‌ی دوست من عنکبوت

مردي در تاريکي غار خوابيده بود. جغد گفت: «او در خطر است!» عنکبوت گفت: «برايش تار مي بافم.» کبوتر پرسيد: «من چه کار کنم؟ تخم بگذارم؟»

آخرین محصولات مشاهده شده