لوييس هميشه وسط حرف ديگران مي‌پرد. فكرهاي لوييس براي خودش خيلي مهم‌اند و هر زمان كه حرفي براي گفتن ذلزذ، كلمه‌ها و حرف‌هايش توي شكمش مدام غل‌غل مي‌كنند و وول مي‌خورند. بعد، سر مي‌خورند روي زبانش، درست پشت دندان‌هايش! همان موقع او فوران مي‌كند (وسط حرف ديگران مي‌پرد.) وقتي دوستانش وسط حرف لوييس مي‌پرند، او ياد مي‌گيرد چطور محترمانه صبر كند تا نوبتش شود. دهان نگو: كوه آتش‌فشان! با رويكردي هم‌دلانه، به عادت قطع كردن سخن ديگران مي‌پردازد و با تكنيكي با مزه به كودكان مي‌آموزد افكار و سخنان افسار گسيخته‌شان را كنترل كنند. خواندن اين كتاب به پدران و مادران، معلمان و مشاوران كودك پيشنهاد مي‌شود، زيرا با شيوه‌اي لذت‌بخش و در عين حال سرگرم‌كننده، ارزش‌هاي مهمي را به كودكان مي‌آموزد، ارزش‌هايي چون شنيدن و احترام گزاردن به ديگران هنگام صحبت كردن.