دموکراسی در حال حاضر به موضوع روز مبدل شده است. در دموکراسی‌های کهن‌سال و صدساله‌ی اروپا و آمریکا بعضی خواهان دموکراسی بیش‌تر و برخی دیگر خواستار رفع نارسایی‌ها و کمبود‌های آن هستند. در دموکراسی‌های نوپا، مردم نگران حفظ و دوام نهادهایی هستند که برای برقراری دموکراسی «واقعی» پایدار و موثر لازم است. در جایی که هنوز دموکراسی به وجود نیامده، مخالفان حکومت در آرزوی سربرآوردن آن به صورت‌های گوناگون هستند. ...اگرچه همه، اعم از موافق و مخالف، از دموکراسی حرف می‌زنند، ولی هیچ‌کس نمی‌داند باید چه برداشت دقیقی از این واژه داشته باشد. آیا منظور یک نظام حکومتی مبتنی بر آزادی است؟ آیا منظور نظام حکومتی مبتنی بر مساوات و برابری است؟ آیا نظامی است که در آن اکثریت تصمیم می‌گیرد؟ اما اگر اکثریت به تصمیمات نامعقول و کارهای عجیب و غریب تمایل نشان دهد چه؟ اصولا در ابتدا باید پرسید: آیا دموکراسی یک رژیم سیاسی است یا نوعی سازمان اجتماعی یا یک وضعیت روحی یا مجموعه‌ای از رفتارها و یا همه‌ی این‌ها و بسیاری چیزهای دیگر؟ این کتاب می‌کوشد این پرسش‌ها را در قالب بحثی عمیق و همه جانبه پاسخ گوید و یکی از دیدگاه‌های موجود در این زمینه را پیش روی خوانندگان بگذارد.