درباره‌‌ی در سوگ و عشق یاران

ديروز سهراب مرد. آفتاب كه غروب كرد او را هم با خود برد. در مرگ دوست چه مي‌توان گفت؟ مرگي كه مثل آفتاب بالاي سرمان ايستاده و با چشم‌هايي گرسنه و هميشه بيدار نگاهمان مي‌كند، يكي را هدف مي‌گيرد و بر او مي‌تابد و ذوب مي‌كند و كنارمان خالي مي‌شود، مرگي كه مثل زمين زير پايمان دراز كشيده و يك وقت دهن باز مي‌كند. پيدا بود كه مرگ مثل خون در رگ‌هاي سهراب مي‌دود. تاخت و تازش را از زير پوست مي‌شد ديد. چه جولاني مي‌داد، و مرد، مثل سايه‌اي رنگ مي‌باخت و محو مي‌شد. كتاب حاضر شامل متن كامل خواب و خاموشي (سوگ‌نامه سهراب سپهري، هوشنگ مافي، اميرحسين جهان‌بگلو) و دو يادنامه درباره اسلام كاظميه و محمدجعفر محجوب است.

آخرین محصولات مشاهده شده