هانتر هريس از آن بچههايي است که جواب سوالهايش را در کتابها و مقالهها جستجو ميکند. وقتي معلمش، آقاي ديکينسون، از کلاس چهارميها ميخواهد تا حقايقي دربارهي آدمهاي مشهور پيدا کنند، کارمِن پِنا چيزهايي ميگويد که با دانستههاي هانتر همخواني ندارد.
هانتر معتقد است که حقايق در کتابها پيدا ميشوند، درحاليکه کارمِن اصرار دارد اينترنت بهترين منبع اطلاعات است. چه کسي برنده ميشود، هانتر يا کارمن؟ شايد کتابدار مدرسه، خانم اسکوروپسکي، بتواند به بچهها کمک کند که جواب اين سوال را پيدا کنند....
در اين داستان، خانم اسکوروپسکي به دانشآموزان ياد ميدهد در چه مواقعي بايد به اينترنت مراجعه کرد و چگونه ميتوان اعتبار اطلاعات آن را سنجيد.