او هويتت را دزديده است حالا بايد آن را پس بگيري… دروغ اول پيروز ماجراست رماني رازآلود و روانشناختي است پيرامون زني با هويت جعلي، زندگي خانوادگي‌اش و ماموريتي جديد که از سوي مديرش، آقاي اسميت، کسي که تابه‌حال او را نديده و براي دختر هويتي جعلي ساخته، به ايوي واگذار مي‌شود. ايوي به‌خوبي مي‌داند کاري که آقاي اسميت از او مي‌خواهد اصلا شبيه به بقيه‌ي کارها نيست. او با نامزدش زندگي خوبي دارد، در خانه‌اي مجلل زندگي مي‌کند اما بي‌هويت است و اين يعني هرچيزي که دارد هم برايش معنايي ندارد. آقاي اسميت اهداف گوناگوني را براي کارش انتخاب مي‌کند و اکنون نوبت به رايان سامنر رسيده، نامزد ايوي و شايد اين بار ايوي و اسميت با يکديگر به توافق نرسند و اختلافي ميان‌شان شکل بگيرد که تاثيري زيروروکننده بر زندگي دختر بگذارد. ايوي نمي‌تواند هيچ اشتباهي بکند… او بايد يک قدم از گذشته‌اش جلوتر باشد و اطمينان حاصل کند که هنوز آينده‌اي پيش رويش هست. خطري بزرگ‌تر از اين وجود ندارد… اما ايوي هميشه از چالش خوشش مي‌آمده است