درباره‌‌ی دختر گمشده

«دختر من تقريبا بيست سال پيش و درست روز يكشنبه‌اي در ماه اوت گم شد. من چيزي نمي‌ديدم چون اضطراب آدم را كور مي‌كند. در اين‌جور مواقع غريبه‌ها بيشتر به درد مي‌خورند.» لدا قهرمان داستان، استاد دانشگاه است و مدت‌ها پيش از شوهرش جدا شده است. مهاجرت دخترهايش به كانادا، براي پيوستن به پدرشان، زندگي او را دچار فراز و نشيب‌هايي مي‌كند كه انتظارشان را نداشته است.

آخرین محصولات مشاهده شده