درباره‌‌ی دار و ندار حسنک (بر دار کردن حسنک وزیر)

به حسنک دستور دادند لباست را در بياور. دست در زير لباس برد، بند شلوارش را محکم بست و پايچه هايش را. آن گاه بالا پوشش را بيرون آورد و به گوشه اي انداخت. برهنه در حالي که جز شلواري بر تن نداشت. دست ها را در هم زده و راست ايستاده بود با بدني مثل نقره سپيد و چهره اي به زيبايي معشوقگان غزل هاي عاشقانه. انگار نه انگار که قرار است کشته شود. انگار با تمام روح و تن خود به استقبال مرگ مي رود. واقعا به قول مادرش: بزرگ مردا که اين حسنک است. او که نه؛ اما مردم همه به درد مي گريستند.

آخرین محصولات مشاهده شده