درباره‌‌ی تیغ تیغو

تيغ تيغو تيغ داشت. خيلي هم تيغ داشت و همان قدر که تيغ داشت ديگران را مي ترساند و اذيت مي کرد. تا اينکه يک روز که از خواب بيدار شد ديگر تيغ نداشت شده بود يک موجود صورتي نرم درست عين مارشملو اما حالا که ديگر هيچ موجودي از يک مارشملوي صورتي نمي ترسيد پس او بايد در زندگي اش چه کار مي کرد؟

آخرین محصولات مشاهده شده