درباره‌‌ی برادران کارامازوف (2 جلدی)

فئودور داستايِفسکي، اين نابغه‌ي روس، آيا فقط يک نويسنده است؟در مورد بعضي از شخصيت‌ها سخت مي‌شود گفت که آن‌ها محدود به شغلي هستند که در آن به شهرت رسيده‌اند. داستايفسکي در عين حال که رمان مي‌نويسد، روان‌شناسي خبره است. جامعه‌شناسي‌ست که تيزبيني‌اش حيرت‌انگيز است. فيلسوفي‌ست در لباس داستان‌نويس. اگر فلسفه را در تعريفي مختصر، درست‌پرسيدن بدانيم، داستايفسکي بي‌ترديد فيلسوف بزرگي‌ست. اگرچه نوشتن متني فلسفي با ساختاري مشخص، توانايي خاص و تمريناتي بسيار مي‌خواهد، اما اين‌جا منظور ما آن جوهره‌ي انديشه‌ي فلسفي-روان‌شناختي است که خميرمايه‌ي اشتراک فيلسوفان و روان‌شناسان و به طور کلي انديشمندان است. پس ما در آثار داستايفسکي به طور کلي با تاملات و پرسش‌ها و دوراهي‌هايي انساني در حوزه‌هاي اخلاقي و سياسي و معناشناختي مواجه‌ايم که به شکلي هنرمندانه در چيدماني داستاني گرد هم آمده‌اند. اما در مورد رمان برادران کارامازوف، چطور مي‌شود در چند سطر مطلبي نوشت؟ رماني که بسياري از انديشمندان و نويسندگان مهم، آن‌را بزرگ‌ترين رمان تاريخ مي‌دانند، و اگر هم بخواهيم از صفت حساسيت‌برانگيزِ «ترين» بگذريم، به هر حال در مورد يکي از برترين آثار مکتوب تاريخ جهان صحبت مي‌کنيم. رماني در مورد چهار برادر که هرکدام نوع خاصي از تفکر و شيوه‌ي زيستن دارند و ارتباط اين چهار برادر با هم، و با پدرشان که مردي فاسد و پول‌پرست است. اما اين مايه‌ي مختصرِ داستاني هيچ چيزي از عمقِ شگفت‌انگيز اين رمان آشکار نمي‌کند، چراکه در چنين کتاب‌هايي، داستان‌ها فقط بستري براي انديشيدن و پرسيدن‌اند. پرسيدن از خدا، اخلاق، جبر و اختيار، خير و شر، و مفاهيم ديگري از اين دست. فرويد شيفته‌ي داستايفسکي بود و در مورد پدرکشي (با محوريت همين کتاب برادران کارامازوف) مطالبي عميق و خاص در روانکاوي منتشر کرد. کافکا خود را خويشتنِ داستايفسکي مي‌دانست و فيلسوفاني چون ويتگنشتاين و هايدگر، داستايفسکي و برادران کارامازوف‌اش را تحسين مي‌کردند. اين رمان از آن‌هايي نيست که پس از خواندن کنارش بگذاريد، برادران کارامازوف از دسته رمان‌هايي‌ست که پس از خواندن، تازه در ذهن و نگاه و زندگي شما شروع مي‌شوند و ديگر از آن‌ها رهايي نداريد... اگرچه به علت پيچيدگي‌هاي ذاتي اثر و موضوعات آن، ترجمه‌ي چنين نوشته‌هايي هرگز به پاي ظرافت‌هاي متن اصلي نخواهند رسيد، اما از بين ترجمه‌هاي فارسيِ اين شاهکار ادبي، ترجمه‌ي احد عليقليان (نشر مرکز) بيش از سايرين وفادار به متن به نظر مي‌رسد و فارسيِ پاکيزه‌تري دارد. اما ترجمه‌ي صالح حسيني (نشر نيلوفر) نيز از ترجمه‌هاي خوب و مورد استقبال خوانندگان فارسي‌زبان است. اگر اين کتاب را دوست داشته‌ايد، ممکن است کتاب‌هاي مادام بوواري، جنايت و مکافات، يادداشت‌هاي زيرزميني، محاکمه، تهوع، گفتگو در کاتدرال، بازي در سپيده‌دم و رويا، و در جستجوي زمان از دست رفته را نيز بپسنديد

آخرین محصولات مشاهده شده