بازگشت مجموعه هفت داستان كوتاه از آندري پلاتونوف است.براي نويسنده اي كه در آستانه تغيير قرن به دنيا آمده از ميان برداشتن مرزهاي زماني و مكاني ناگريز به نظر مي رسد.او در آثار خود هر مرز قابل تصوري را از بين مي برد، مرز ميان انسان و حيوان،جاندار و بي جان، روح و ماشين، زندگي و مرگ.
پيرمرد آهي كشيد، تفنگش را برداشت و به جنگل رفت تا چيزي شكار كند. همسرش از پشت سرش صدا زد:«كجا ميري؟ دوباره ميري وسط بوتهها لباسات رو پاره كني؟ آخرش هم كه با يه سنجاب يا بچه خرگوش برميگردي. عجب شام معركهاي بشه!»