درباره‌‌ی امپراطوری طوفان‌ها 1 (سریر شیشه‌ای 5)

ايروان ده‏‌ها سال براي اين ماجرا نقشه کشيده و برنامه‌‏ريزي کرده ‏بود. شايد هم قرن‏‌ها، حتي زماني که در خواب بود تمام اين نقشه‌‏ها را در ذهن طراحي کرده ‏بود و تنها چيزي که ايلين داشت، دستورات مبهم و گنگ از طرف خانواده‏‌اي سلطنتي و مرده براي متوقف کردن ايروان بود و تنها چند ماه کار فرصت داشت تا نيرويي براي ايستادگي در برابر او فراهم کند. ايلين ترديد داشت هم‌زمان شدن لشگرکشي مايو و ناوگانش به‌‏سمت ايلوي با دستور برانن براي رفتن او به‌‏سمت باتلاق سنگ در جنوب غربي شبه‌‏جزيره‌‏ي ايلوي تصادفي باشد، يا حرکت نيروهاي لعنتي موراث به‌‏سمت خليج اورو دقيقاً در سمت ديگر شبه‌‏جزيره! وقت کافي وجود نداشت. براي انجام کار و سر و سامان دادن به مسائل مختلف وقت کافي نداشت... فقط مي‌‌توانست قدم‌‏هاي کوچکي بردارد...

آخرین محصولات مشاهده شده