درباره‌‌ی امیدواری (یادداشت‌هایی درباره زیستن در سایه امید)

«من براي روز مباداء براي آخرالزماني كه مي‌گويند در راه استء آنتي بيوتيك انبار مي‌كنمء همزمان كه چشم انتظار شكوفه كردن گل‌ها روي لبه پنجره آشپزخانه هستم. خبرهاي اين روزها خواب زندگي مدرن را آشفته كرده استء اتفاق‌هاي تلخ زيادي در حال رخ دادن‌اند كه كمرمان را خم كرده‌اندء سر و كله زدن با خانواده برايمان سخت است و... در يك كلامء ما آدم‌هايي نگون‌بختء بهت‌زدهء و از پاي افتاده‌ايم! با اين وجودء گذر عمر چشم‌انداز و توازني نو به زندگي‌ام داده استء و همين‌طور شور شيرين عشقي ماندگار.. همان عشقي كه در تاريك‌ترين و نوميدترين شب‌ها مشعل راه استء مرهم استء پالتويي در برابر سوز سرماستء دليل داشتن ماست.» آن لاموتء در اين كتاب از زندگي مي‌نويسنده: از معناي انسان بودنء پارادوكس زندگيء نفرتء گذر عمرء مرگء خداء خانواده... و از اميد.

آخرین محصولات مشاهده شده