درباره‌‌ی اتاق شماره 6 و چند داستان دیگر

تقريبا 12 تا 15 سال پيش در يكي از بزرگ‌ترين خيابان‌هاي شهر، كارمندي به نام گروموف، كه مردي موقر و متمول بود، در خانواده شخصي خود سكونت داشتند. گروموف داراي 2 پسر بود كه سرگي و ايوان نام داشتند. سرگي، هنگامي كه در كلاس چهارم دبيرستان تحصيل مي‌كرد، از بيماري سل درگذشت. گويي اين مرگ آغاز يك سلسله بدبختي‌ها به شمار مي‌رفت كه يكباره به خانواده گروموف روي آورد. يك هفته پس از مرگ سرگي پدر پيرش را...

آخرین محصولات مشاهده شده