درباره‌‌ی آواز الاغ و قصه‌های دیگر (قصه‌های پندآموز کهن)

روزی روزگاری شغالی در یک جنگل انبوه در نزدیکی یک اردوگاه نظامی زندگی می‌‌‌‌کرد. او از زندگی در این جنگل زیبا لذت می‌‌‌‌برد. در جنگل غذای زیادی بود و شغال دوستان زیادی داشت که می‌‌‌‌توانست با آنها بازی کند. روزی شغال صداهایی شنید که از اردوگاه نظامی بلند شده بود. شغال نمی‌‌‌‌دانست صدای چه چیزی است. شغال به دوستانش گفت: «بیایید برویم و ببینیم این آدم‌‌‌‌ها چرا این صداها را در می‌‌‌‌آورند.»

آخرین محصولات مشاهده شده