درباره‌‌ی آن سوی دیگر میز

حوالي 1990 دنيا با کلمات رنگ مي‌‌گرفت و پيش مي‌رفت. عهدها با دوري و فراق فراموش مي‌شدند. دو کشور. دو شهر. دو نفر. و نامه‌‌ها. هزاران نامه. سال‌ها نامه‌نگاري بر فراز اقيانوس‌ها. ميان قلب‌ها. ميان «آبي» که در لندن جراحي مغزواعصاب مي‌خواند و «اوما» که در کلکته تازه قدم به دنياي پزشکي گذاشته است. همان‌‌طور که احساساتشان بر کاغذ مي‌نشيند، زندگي‌شان هم در خلال همان واگويه‌هاي ظريف و گاه دلخورانه رو به تغيير مي‌گذارد. نامه‌هايي در وصف رؤياها، خواسته‌ها، آرزوها، شکست‌ها و دوري‌ها. از روزگار بر وفق مرادي که رو به نابودي مي‌رود، ازدواجي نافرجام، قطع عضو و سرانجام رؤيايي که خلاف انتظار است...

آخرین محصولات مشاهده شده