درباره‌‌ی آخرین پیشگو (نیروی سیگما 5)

پيرمرد بي‌خانماني جلوي فرماندهي سيگما براي درخواست كمك به سمت فرمانده گري پيرس مي‌رود، اما با شليك گلوله‌اي در آغوش گري مي‌ميرد. نيروي سيگما با احتمال اين كه اين حمله به نيت فرمانده گري انجام شده، موضوع را دنبال مي‌كند و وارد توطئه‌اي از جانب تعدادي از افسران شوروي سابق شده كه قصد قتل عام سران دنيا را دارند. آن سوي دنيا مردي در بيمارستاني به هوش مي‌آيد و مي‌فهمد كه حافظه‌اش را از دست داده است. اين مرد بدون اين كه حافظه‌اي داشته باشد، به درخواست كمك سه كودك در همان بيمارستان پاسخ مثبت داده و همراه آن‌ها فرار مي‌كند. او بايد با استفاده از مهارت‌هاي ذاتي كه خودش هم دليلش را نمي‌داند، جان خودش و سه كودك را نجات دهد.

آخرین محصولات مشاهده شده