درباره‌‌ی آب بی پایان آسمان بی ستاره (دود روشن آتش سرد 2)

تنها چند روز تا نابودي جهان باقـي اسـت؛ ديوارهاي ويـارا همچنـان فرومي‌ريزنـد و مردگان زودتر از قبل برمي‌خيـزند. جوليت اسير شده است. لرد اينئو از قبيله‌ي ماهياناي به او دستور داده است که اعضاي باقي‌مانده‌ي خانواده‌اش را بکشد تا نابودي جهان را به تأخير بيندازد. جوليت و روناجو مطمئن‌اند که نقشه‌ي لرد اينئو فايده‌اي نخواهد داشت، اما يا بايد از دستورات اطاعت کنند، يا راهي متفاوت و اهريمني‌تر براي حفاظت از ويارا پيدا کنند. رومئو هم در عذاب است. بااينکه بالأخره فهميده که عشق واقعي‌اش زنده است، هم خوشحال است و هم ناراحت؛ چون نابودي قبيله‌ي جوليت را خودش رقم زده است. بنابراين براي جبران گناهش به خدمت کترسوها درمي‌آيد تا از اعضاي باقي‌مانده محافظت کند… اهميتي هم ندارد اگر در اين راه، جان خودش را از دست بدهد. هنگامي که رومئو و جوليت دوباره به هم مي‌رسند، تنها سفري به دنياي مرگ راه نجات همه‌شان را مشخص خواهد کرد. اما آيا همه در اين سفر زنده خواهند ماند؟

آخرین محصولات مشاهده شده