توي خانهي مادربزرگ همهچيز مرتب و روبه راه است و بوي کيک شکلاتي همهجا پيچيده. اما معلوم نيست يک دفعه از کجا يک بستهي پستي جلوي در خانه پيدا ميشود؛ بستهاي که نه فرستندهاش معلوم است و نه نشاني گيرندهاش. حالا ديگر نوئمي آرام و قرار ندارد تا بفهمد چه کسي...
هيپو اسب آبي كوچولو (كتابي براي كودكان با الهام از هنر مصر)
«هيپو، اسب آبي کوچولو» که رنگش هم آبي بود، در مصر باستان زندگي ميکرد. او روزها و ماهها و قرنها زير خاک خوابيده بود… تا يک روز با ترس و وحشت از خواب بيدار شد. همهي چيزهاي دوروبرش عوض شده بود. فقط اهرام باقي مانده بودند. با خودش فکر کرد :«من بايد خانواده...
3 نوازنده (كتابي براي كتاب كودكان با الهام از نقاشي پابلو...
در سرزمين ميرادور کسي «آتشدهان» را به چشم خودش نديده بود اما وقتي اسم او ميآمد همه از ترس برخود ميلرزيدند! فضاي ترس و رعب و وحشت در اين سرزمين موج ميزد و تمام فکر و ذکر مينوس، شاه اين سرزمين از بين بردن اين هيولا بود. مينوس، شاه ميرادور، به اين ترس دامن...
ماشينهاي عجيبوغريب براي جورج گوسفنده (كتابي براي كودكان...
جورج گوسفنده غصهاي بزرگ داشت:
هر وقت باران ميگرفت، او آب ميرفت.
حتي دكتر هم گيج شده بود...
سرانجام چوپان نابغهي جورج چارهاي ميانديشد.
و گوسفند كوچولويش ديگر غصهآي ندارد.
همهي ما بهنوعي از دست دادن را تجربه ميكنيم.
آنچه ما را از هم متمايز ميكند چگونگي روبهرو شدن با آن است.
در اين داستان پسركي كه عروسك دلخواهش را گم كرده غمگين و رنجور است.
آيا اوضاع اينطور ميماند؟