درباره‌‌ی کمونیست کوچکی که هرگز نمی خندید

لولا لافون ،نويسنده خواننده و موسيقي دان فرانسوي متولد سال 1974 است و يکي از مطرح ترين چهره هاي ادبيات معاصر فرانسه به شمار ميرود پدرش فرانسوي و مادرش اهل روماني بود و او دوران کودکي خود را در بلغارستان و روماني گذراند؛ در دل دو کشور کمونيستي و نيز در فضاي ادبيات چون والدين اش معلم ادبيات بودند. اولين رمانش تب غيرقابل معامله سال 2003 منتشر شد و علاوه بر اقبال از سوي منتقدان ادبي و مخاطبان ادبيات نامزد دو جايزه ي ادبي شد. موفقيت اين کتاب با دو رمان بعدي لافون ادامه پيدا کرد خودم را بابت آن تسلي ميبخشم (2007) و ما پرندگان طوفان ايم که از راه ميرسيم (2011) که چند جايزه ي ادبي را به خود اختصاص دادند به زبانهاي ديگر ترجمه شدند اين سه رمان علاوه بر تسلط لافون به ادبيات جهت گيريهاي فکري و سياسي او از قبيل آنارشيسم ضدفاشيسم و فمينيسم را نمايان ميکردند که در مقاله هايي که براي نشريه هاي مختلف مينوشت بيشتر آشکار شدند. موفقيت اصلي لولا لافون سال 2014 با رمان کمونيست کوچکي که هرگز نمي خنديد به دست آمد اين رمان ماجراي زندگي ناديا ،کومانچي دختر ژيمناست اهل روماني را روايت ميکند که در چهارده سالگي پديده ي المپيک 1976 مونرآل شد و کل زندگي اش تغيير کرد. در اين رمان مستند تخيلي که خود نويسنده آن را «زندگي نامه» نمي داند لافون علاوه بر ارائه ي تصويري درست از جو حاکم بر روماني آن دوره، موشکافي ديکتاتوري کمونيستي و ماجراهاي جنگ سرد به دختر نوجواني نزديک ميشود که به رغم قهرماني در المپيک و شهرت جهاني هنوز ميخواهد مثل همه ي دخترهاي همسن خود با عروسک اش بازي کند اين رمان برندهي بيش از ده جايزه ي ادبي شد و به بسياري از زبان ها ترجمه شده است.

آخرین محصولات مشاهده شده