درباره‌‌ی نوری که نمی‌بینیم

کتاب نوري که نمي‌بينيم نوشته‌ي آنتوني دوئر نويسنده‌ي آمريکايي است که در سال 2014 منتشر شد. دوئر اين کتاب را با الهام از وقايع وحشتناک جنگ جهاني دوم و در مدت زمان 10 سال نوشته است. داستاني در مورد يک دختر نابيناي فرانسوي و پسري آلماني که در بحبوحه‌ي جنگ جهاني با يکديگر آشنا مي‌شود. خلاصه کتاب نوري که نمي‌بينيم ماري لاورا که به همراه پدرش در پاريس زندگي مي‌کند، در شش سالگي نابينا مي‌شود و در دوازده سالگي به دليل اشغال پاريس به دست نازي‌ها، نزد يکي از خويشاوندان منزوي و گوشه‌گير خود که در سنت مالو زندگي مي‌کند، مي‌روند. در بخش ديگري از داستان پسري به نام ورنر با پيدا کردن يک راديوي ساده، مسير زندگي‌اش تغيير مي‌کند. او به مرور زمان در تعمير وسايل راديويي متخصص مي‌شود و همين توانايي منحصر به فرد، او را وارد سازمان جوانان هيتلر مي‌کند. ورنر در طول سفرهايش به نقاط مختلف، به سنت مالو مي‌رسد و داستان زندگي‌اش با زندگي ماري لاورا درهم آميخته مي‌شود. درباره‌ي کتاب نوري که نمي‌بينيم نويسنده در انتخاب عنوان کتاب بسيار هوشمندانه عمل کرده است. از طرفي به اين موضوع اشاره دارد که خيلي از امواج در طبيعت توسط چشم انسان قابل شناسايي نيستند و شخصيت‌هاي اصلي داستان هم دختري نابينا و پسري که با امواج نامرئي کار مي‌کند هستند. از طرفي به هزاران قصه‌ي ناگفته از قهرمانان گمنام تاريخ نيز اشاره مي‌کند.

آخرین محصولات مشاهده شده