درباره‌‌ی نبرد در اردوگاه (مدرسه ... است 4)

«ربف كاچادورين» خيلي خوش‌حاله كه قراره تابستون بره اردو... تا اين كه مي‌فهمه توي اردوشون كلاساي مدرسه برگزار مي‌شه! البته ربف خيلي راحت با هم كلبه‌اي‌هاي خرابكارش رفيق مي‌شه و اتفاقا مي‌شه دوست صميمي پسري كه طبقه بالاي تختش مي‌خوابه؛ پسري به اسم دماغو كه 24 ساعته سوژه‌ي خنده‌ي بقيه‌ي بچه‌هاست. اما ريف سريع متوجه مي‌شه كه شخصيت آدما، خيلي خيلي فراتر از لقب‌هاييه كه ديگران بهشون مي‌دن و اتفاقا همين دماغو از اون كساييه كه اگه يه روز «بچه با حالا» به آدم گير دادن، بودنش خيلي بهتر از نبودنشه.

آخرین محصولات مشاهده شده