درباره‌‌ی نامه‌های لودویگ ویتگنشتاین به پائول انگلمان

آقاي انگلمان عزيز! براي نامه‌‌‌ي شما خيلي متشکرم. متأسف شدم که شما را کريسمس نديدم. اين‌‌‌که مي‌‌‌خواهيد خودتان را از من مخفي کنيد، تأثير خنده‌‌‌داري روي من داشت. اگرچه به دلايلي که در پي مي‌‌‌آيد: من بيش از يک‌‌‌سال است که تمام عيار از لحاظ اخلاقي مرده‌‌‌ام. از اين حرفم مي‌‌‌توانيد تشخيص دهيد که آيا حال من خوب است يا نه؟ من يکي از مواردي هستم که شايد امروز نادر نباشد. رسالتي داشته‌‌‌ام که به آن عمل نکرده‌‌‌ام و اکنون به موجب آن از بين مي‌‌‌روم. بايستي زندگي‌‌‌ام به سمت خوبي مي‌‌‌رفت و يک ستاره مي‌‌‌شدم. من اما بر زمين نشسته‌‌‌ام و بلند نمي‌‌‌شوم و به مرور هم فرو مي‌‌‌روم. زندگي‌‌‌ام در واقع بي‌‌‌معنا شده؛ به اين دليل که تنها از واقعه‌‌‌هاي جنبيِ زائد تشکيل شده است. اطرافيان من البته متوجه نيستند و نمي‌‌‌توانند بفهمند. اما مي‌‌‌دانم آن چيزي که ندارم اساسي و بنيادي است. خوشحال باشيد اگر متوجه آن‌‌‌چه اين‌‌‌جا نوشته‌‌‌ام نمي‌‌‌شويد.

آخرین محصولات مشاهده شده