درباره‌‌ی شوق لبخند برق آینه و 1 استکان چای زعفرانی (نمایش‌نامه‌ای کوتاه به همراه 7 روایت)

پيش از اينكه به خانه برسد وارد يك كتاب‌فروشي شد. كتاب داستان نسبتا باريكي انتخاب كرد و خريد. وقتي آمد بيرون ديد بايد قبل از رفتن به خانه كمي آرام بگيرد وگرنه مي تركاند. پس به يك كافه رفت. نشست و بستني سفارش داد و بالاي صفحه اول كتاب با مداد پررنگ نوشت: تولدم مبارك! و بقيه داستان مال خودشان دوتاست.

آخرین محصولات مشاهده شده