درباره‌‌ی خرسی به مهد کودک می‌رود

روزي خانم مربي به بچه‌هاي كلاس گفت كه قرار است يك شاگرد جديد به كلاس بيايد. بچه‌ها خيلي خوشحال شدند. بعد خرسي اولين قدم‌هاي پشمالوي ترسناك گنده‌اش را برداشت و به كلاس وارد شد. همه ترسيدند. البته خرسي اصلا نمي‌خواست كسي را بترساند، فقط مي‌خواست كه دوست پيدا كند.

آخرین محصولات مشاهده شده